
Monday Dec 07, 2020
داستان من میتونم پرواز کنم
جیمی روی یک برگ نشست، برگی به رنگ سبز تیره و بزرگتر از جیمی. برگ، از درختی نزدیک لونهٔ یک پرنده آویزون بود. جیمی گفت: «من میخوام پرواز کنم! کاش من هم یک پرنده بودم!»
توییتی پرنده، که توی لونهاش نشسته بود گفت: «برای چی میخوای پرواز کنی؟ تو بچهای … میشینی، میدوی، راه میری، جست میزنی، ولی پرواز نمیکنی. پرندهها پرواز میکنن!»
//ketabak.org/9h15y
Comments (0)
To leave or reply to comments, please download free Podbean or
No Comments
To leave or reply to comments,
please download free Podbean App.