
Saturday Apr 17, 2021
داستان مملکت به طرف پرتگاه میره
صدای شترق سیلی محکمی توی قهوهخانه پیچید...
مشتریها که مشغول بازی تختهنرد و دومینو بودند و آنها که صحبت میکردند، در آن واحد ساکت شدند. حتی شاگرد قهوهچیها و چایریز که همیشه عادت دارند مرتب با استکان و نعلبکی بازی کنند و سروصدا راه بیندازند، سکوت کردند. تمام سرها به طرف محلی برگشت که صدای شترق سیلی از آنجا بلند شده بود... کسی که سیلی خورده بود، مردی چاق، قدبلند و تنومند و برعکس، آنکه سیلی زده بود، آدمی لاغرمردنی و زردنبو به نظر میرسید!
داستان مملکت به طرف پرتگاه میره
//ketabak.org/kf7pg
No comments yet. Be the first to say something!