
Thursday May 28, 2020
داستان فُک گرسنه
در دوردست شمال، جایی که باد، نفس یخآلودش رو بر زمین میدمید، پسر کوچکی به نام کیمو زندگی میکرد. اون و خونوادهاش در یک ایگلو زندگی میکردن که از قطعات بریدهشدهٔ برف یخزده ساخته شده بود. اونها لباس گرم به تن میکردند و همیشه، هر وقت که بیرون میرفتند دستکش، چکمه، و پالتوی کلفت میپوشیدند.
//ketabak.org/vc1hf
Comments (0)
To leave or reply to comments, please download free Podbean or
No Comments
To leave or reply to comments,
please download free Podbean App.