Wednesday Feb 10, 2021

داستان بله قربان، اطاعت می‌شه قربان!

همه نشستیم... فقط آقای شوقی که رئیس قسمت‌هاست سرپا ایستاده بود. رئیس‌کل گفت: سرپا بلند شدن یعنی چی؟ من از این چاپلوسی‌ها خوشم نمی‌آد‌! شوقی که هنوز سرپا ایستاده بود، گفت:اطاعت می‌شه قربان. می‌شینیم.

ولی گذشته از اینکه نشست، دستش را هم بغلش گذاشت و گردنش را هم کج گرفت. رئیس‌کل که از بس تملق شنیده بود، از آدم‌های متملق نفرت داشت نگاهی به شوقی کرد و با کمی ناراحتی تکرار کرد:گفتم بشین.

-اطاعت می‌شه قربان.


داستان بله قربان، اطاعت می‌شه قربان!


//ketabak.org/zn62p

Comments (0)

To leave or reply to comments, please download free Podbean or

No Comments

Copyright 2025 All Rights Reserved

Podcast Powered By Podbean

Version: 20241125